زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه

حافظ اصفهانی

حافِظِ اِصْفَهانی، مولانا محمد، مهندس سدۀ 9-10ق / 15-16م. از شرح حال او جز اشارات اندکی که خود در نتیجةالدوله (نک‍ : دنبالۀ مقاله) آورده است، هیچ نمی‌دانیم. او یک‌بار در دیباچه (ص5) و یک‌بار در مقدمۀ مقالۀ سوم (ص80) خود را «محمد الحافظ المخترع» نامیده، و در جایی دیگر ضمن ماده تاریخی نام خود را به صورت «محمد الاصفهانی» آورده است (ص 8).
با توجه به نام حاکمان و برخی اشخاص که اصفهانی در نتیجةالدوله آورده است، می‌توان اطلاعات بیشتری دربارۀ زمان زندگی او به‌دست آورد. او در هرات و سمرقند ملازم سلطان احمد گورکـان (سل‍ 873- 899 ق / 1468-1494م) بوده است (نک‍ : ص14، 80). اصفهانی همچنین در داستان آوردن ساعت مکانیکی از اروپا به ایران (نک‍ : دنبالۀ مقاله) از سلطان عثمانی که به احتمال بسیار سلطـان بایزید دوم (سل‍ 886- 918ق / 1481-1512م) است، یاد می‌کند (ص11-12؛ نیز نک‍ : محبی، 191-192).
او در دوران اقامت در سمرقند، هم‌نشین محمد عبدالله، مشهور به خواجکا (د 906ق / 1500م)، فرزند ارشد خواجه عبیدالله احرار (نک‍ : ه‍ د، احرار) بوده، و در ضمن حکایتی می‌گوید که‌‌ دستگاه روغن‌کشی را به سفارش او ساخته است (نک‍ : ص 80، 89-90؛ دربـارۀ خواجکـا، نک‍ : کاشفی، 572- 579). افـزون بر این، او حکومت سلطان محمود گورکان (899-900ق / 1494-1495م) (حافظ اصفهانی، 86) و بدیع‌الزمان پسر سلطان حسین بایقرا (سل‍ 911-920ق / 1505-1514م) (همو، 97) را نیز درک کرده است. با توجه به این اشارات می‌توان گفت که دوران شکوفایی حافظ اصفهانی اواخر سدۀ 9 و نیمۀ اول سدۀ 10 ق بوده است.
حافظ اصفهانی شیعۀ امامی و معتقد بوده (نک‍ : همو، 5؛ بینش، 15)، با این حال، ارادتِ او به فرزند عبیدالله احرار نشان می‌دهد که در تشیع چندان تعصب نداشته است.
نتیجة الدوله تنها اثر شناخته‌شدۀ حافظ اصفهانی است که نسخۀ نـاقصی از آن در کتـابخانۀ آستـان قـدس (شم‍‍ 773‘5) موجود است (آستان ... ، 577). اصل کتاب، چنان‌که مؤلف در دیباچه آورده، مشتمل بر یک دیباچه و 14 مقاله به عدد 14 معصوم بوده است (همانجا) که در نسخۀ موجود، دیباچه و فقط 3 مقاله از آن باقی مانده است. این کتاب احتمالاً پس از 928ق / 1522م و پیش از 948ق / 1541م نوشته شده است، زیرا حافظ اصفهانی در کتاب از امیر خسروشاه که تا 928ق زنده بوده، به صورت متوفى یاد کرده (ص95)، و آن را به غیاث‌الدین دشتکی تقـدیم نموده (ص6-7) که تا 948ق زنده بوده است (نک‍ : بینش، 15-17).
حافظ اصفهانی در دیباچه فهرستی از مطالب کتاب را آورده است. مقالۀ نخست رساله‌ای است دربارۀ قرائت قرآن که اختلاف قرائتها در آن یاد شده است و به ادعای او هم مشکلات قرائت را حل می‌کند و هم یادگیری قرآن را آسان‌تر می‌سازد (ص7؛ او در مقالات دوم تا چهارم که در نسخۀ موجود باقی مانده‌اند، روش ساخت یک ساعت مکانیکی، دستگاه عصاری (روغن‌‌کشی) و یک آسیاب آبی، که آن را «طاحونۀ محمدی» می‌نامد، آورده است؛ از مقالات پنجم تا چهاردهم تنها توصیفی در دیباچۀ کتاب باقی مانده است؛ مقالۀ پنجم، دستگاه حلاجی است که با آب کار می‌کند؛ ششم، ابزار صاف‌کردن کاغذ؛ هفتم، دستگاه ساخت مرکب؛ هشتم، چرخ برای بالا کشیدن آب از چاه؛ نهم و دهم، ابزارهایی برای تعیین ساعت؛ یازدهم، «پیالۀ حکمت»؛ دوازدهم، قفلی که آن را «قفل اصفهانی» نامیده است؛ سیزدهم، قلمدان؛ و چهاردهم، قفلی دیگر که به ادعای حافظ اصفهانی دزد را تا رسیدن صاحب‌خانه معطل می‌کند (ص7- 8).
حافظ اصفهانی مدعی است که همۀ این دستگاهها را خود ساخته است. او برای دستگاه ششم و دوازدهم ماده تاریخهایی آورده است. براین اساس، او قفل اصفهانی را در تاریخ «مفتاح محمد الاصفهانی» برابر با 889 ق / 1484م، و ابزار صاف‌کردن کاغذ را در تاریخ «خیر محمدی» برابر با 912ق / 1506م ساخته است (همانجا). بامقایسۀ زمان احتمالی نگارش کتاب و زمانهایی که از ساخت دستگاهها در دست است، می‌توان گفت که حافظ اصفهانی پس از ساخت آنها، روشهای خود را در این کتاب گرد آورده است.
نتیجة الدوله را می‌توان در زمرۀ آثار «حیل» دانشمندان مسلمان قرار داد و آن را یکی از آخرین نمونه‌های این‌گونه‌آثار به‌شمار آورد؛ هر چند این‌کتاب با دیگر آثاری که در این باره نوشته شده‌اند، تفاوتهای بسیاری دارد که مهم‌ترین آن نوع دستگاههایی است که در این‌کتاب آمده است (در این باره، قس: بنی‌موسى، سراسر اثر؛ جزری، سراسر اثر). البته به‌سبب ناقص بودن نسخۀ موجود نمی‌توان ارزیابی درستی از این کتاب در مقایسه با دیگر آثار حیل عرضه کرد. متن کتاب به زبان فارسی است و مؤلف برای فهم بهتر، قطعات مختلف دستگاههایی را که ساخته، رسم کرده، و نحوۀ اتصال آنها به یکدیگر را نیز با شکل توضیح داده است (نک‍ : سراسر اثر).
ساعتی که حافظ اصفهانی در نتیجة الدوله روش ساخت آن را آورده، یک ساعت مکانیکی است؛ به این ترتیب اگرچه تقی‌الدین راصد (ه‍ م)، مؤسس رصدخانۀ استانبول کتابی با عنوان الکواکب الدریـة فی وضع البنکامـات الدوریـة تـألیف کـرده ــ که در آن نمونه‌های مختلف ساعتهای مکانیکی و روش ساخت آنها را آورده است ــ اما حافظ اصفهانی بر او پیشی دارد. با توجه به روایتی که او دربارۀ این ساعت در مقدمۀ این فصل آورده (ص 11-19)، به احتمال بسیار این نخستین نمونۀ ساعتهای مکانیکی است که از اروپا به سرزمینهای اسلامی آورده شده است. چنان‌که حافظ اصفهانی آورده، سلطان بایزید در پی آن بوده که این ابزار را از اروپاییان بگیرد، اما ایشان بخل می‌ورزیدند و نمایندگان سلطان را بی‌پاسخ باز می‌گرداندند تا در مرتبۀ سوم یا چهارم این ساعت را به فرستادۀ سلطان دادند (ص 12-13).
محبی با توجه به نشانه‌هایی که حافظ اصفهانی آورده است، منشأ ساعت را ایتالیا می‌داند و می‌گوید احتمال دارد که اروپاییها یک ساعت کهنه را برای سلطان فرستاده باشند، چه، در آن زمان ساعتهای پیشرفته‌تری در اروپا موجود بوده است (ص 195). سلطان عثمانی نخست علمای ترک را به ساختن مدلی از این ساعت ترغیب کرد و پس از عدم موفقیت ایشان، ساعت را به خراسان و به احتمال بسیار نزد سلطان احمد گورکان فرستاد (قس: بینش، 20)؛ سلطان احمد نیز این کار را به حافظ اصفهانی سپرد و او در مرتبۀ اول پیشنهاد را به‌سبب نداشتن ابزار مناسب نپذیرفت و در مرتبۀ دوم قبول کرد. او می‌گوید که برای این کار ابزاری نظیر سوهان و جز آن اختراع کرده است (ص 12-16). این ساعت که با نیروی محرکۀ یک وزنه عمل می‌کرده، شامل شماری چرخ‌دنده و یک فنر دایره‌ای بوده است. حافظ برای هر یک از چرخ‌دنده‌ها نامی منحصربه‌فرد اختیا‌رکرده، و در شرح ساخت ساعت آنها را با بیان مقیاس و اندازۀ هر یک با دقت توضیح داده است. او در پایان این بخش ضمن شرح چگونگی سرهم کردن اجزاء ساعت نکاتی نیز دربارۀ روش نگهداری آن آورده است (ص 21-75؛ نیز نک‍ : محبی،193-200).
به نظر محبی حافظ درکی بالاتر از دیگر هم‌طرازان خود داشته، و از‌این‌رو توانسته است ساعت را بازسازی کند و هم از‌این رو ست که پس از او این فن به فراموشی سپرده شده است (ص 192-193)، و نمونه‌های ساعت مکانیکی در ایران پس از این تاریخ تا عصر صفوی دیده نمی‌شود و آنها نیز ساخت اروپا بوده‌اند (همو، 200).

مآخذ

آستان قدس ف، فهرست؛ بنی موسى، الحیل، به کوشش احمد یوسف حسن و دیگران، حلب، 1981م؛ بینش، تقی، مقدمه بر نتیجة الدوله (نک‍ : هم‍ ، حافظ اصفهانی)؛ جزری، اسماعیل، الجامع بین العلم و العمل، به کوشش احمد یوسف حسن، حلب، 1979م؛ حافظ اصفهانی، محمد، نتیجةالدوله (سه رساله در اختراعات صنعتی)، به کوشش تقی بینش، تهران، 1350ش؛ کاشفی، علی، رشحات عین الحیات، به کوشش علی‌اصغر معینیان، تهران، 1356ش؛ نیز: 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.